موجود در مراکز پخش

مدیریت رسانه


پدیدآور (ها) : ناشر : شابک : 9789643791650

قطع : وزيري (شوميز) -

تعداد صفحات :564

تاریخ بروزرسانی: 1398

قيمت :3580000 ريال

قيمت كتاب سيتي :3580000 ريال




موجود در مراکز پخش

فرم درخواست کتاب : جهت خرید کتاب ابتدا بایستی فرم زیر را تکمیل نموده تا سبد خرید شما فعال شود


توجه: برای شروع خرید شماره موبایل خود را وارد نمایید

توضیحات درباره کتاب


كتاب "مدريت رسانه" (Media Management: A Casebook Approache) نوشته پنج تن از اساتيد مطرح رشته مديريت رسانه دانشگاه‏هاي ايالات متحده (ژان لوبلان ويكس، جورج سيلوي، سي. آن هالبفيلد، استفن ليسي و آرديس برودريك سان) در سال 2004 به چاپ سوم خود رسيد. دكتر طاهر روشندل اربطاني كه امروزه به عنوان اولين فارغ التحصيل دوره دكتري مديريت رسانه به چهره شناخته شده اي در اين عرصه تبديل شده است، ترجمه اين كتاب را بر عهده داشته است. اين را در اصل مي توان اولين اثر جدي منتشر شده در اين حوزه نوپا در ايران دانست؛ چرا كه كتاب ديگري در حوزه مطالعات مديريت رسانه ها به سبك و سياق و جامعيت اين كتاب وجود ندارد. مترجم در مقدمه اين اثر به اهميت وسايل ارتباط جمعي در جوامع امروز مي پردازد و مي نويسد:
"هرچه بر اهميت وسايل ارتباط‏جمعي در جوامع افزوده شده، هم خود آنها و هم فرايند ارتباط‏جمعي بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. رسانه‏هاي جمعي امروزه به ‏عنصر جدايي‏ناپذيري از زندگي بشري مبدل شده‏اند كه در تمامي عرصه‏هاي آن از اقتصاد گرفته تا سياست و فرهنگ نقش بي‏بديلي ايفا مي‏كنند. آنها يكي از مهم‏ترين عاملان تغيير اجتماعي در جوامع محسوب شده اند، و همچنين در شكل گيري واقعيت‏هاي اجتماعي و مسلم و بديهي انگاشته شدن آنها مؤثرند".
در اين ميان سازمان هاي رسانه اي با تبعيت از ساختار كلي جوامع، قواعد و مولفه هاي اصلي نظام بازار را دروني كرده اند. آنها لازم است كه در اين بازار عظيم از قواعد بازي تبعيت كنند تا بتوانند به دو هدف اصلي خود يعني كارايي و اثربخشي نايل شوند. اين نگاه نيازمند اتخاذ بينشي علمي و سيستماتيك به مديريت رسانه هاي مختلف است. بر اساس اين نگرش مترجم معتقد است:
"بي‏ترديد رشد و گسترش رسانه‏ها در چند دهه اخير به ‏لحاظ تعدد و تنوع، مسئله رقابت را براي سازمان‏هاي رسانه‏اي بيش از گذشته مطرح ساخت. اين سازمان‏ها در چنين شرايط پرفشار رقابتي نيازمند مديران، سياست‏گذاران و استراتژيست هايي بودند كه با تدوين و اجراي راهبردهاي رقابتي پيشتاز عرصه رقابت باشند. تحت چنين شرايطي توجه به بعد مديريتي سازمان‏هاي ارتباط‏جمعي در كانون توجه صاحب‏نظران قرار گرفت و بدين‏ترتيب رشته‏اي آكادميك با عنوان مديريت رسانه ابتدا در ايالات متحده آمريكا و سپس به‏تدريج در بسياري از كشورهاي ديگر دنيا، تولد يافت".
اما آيا مي توان حد و مرز رشته اي بنام مديريت رسانه را مشخص كرد؟ اين رشته چه نسبتي با ساير رشته ها دارد؟ بي شك در اين ميان مي توان به نسبت ميان دو علم مديريت و ارتباطات به عنوان مهم ترين مولفه هاي نشكيل دهنده ي مديريت رسانه اشاره كرد. بر اين اساس مي توان معتقد بود كه مديريت رسانه از تلفيق اين دو رشته حاصل مي شود. حال از يك منظر مي توان مديريت را در هسته اين حوزه قرار داد و ارتباطات و دانش رسانه اي را به عنوان متمم آن قرار داد و يا مي توان رويكردي متضاد اتخاذ كرد و ارتباطات را در هسته اين حوزه قرار داده و مديريت را به عنوان متمم آن در نظر گرفت. اين دو ديدگاه به عنوان دو نوع نگاه رايجي مطرح مي شود كه در بين انديشمندان اين حوزه در كشور ما رايج بوده است. اما اگر نگاه دقيق تري به اين حوزه مطالعاتي (و ساير حوزه هاي مشابه مانند مطالعات فرهنگي و يا حتي فلسفه رسانه ها) داشته باشيم به وضوح به خصلت بين رشته اي بودن اين حوزه هاي مطالعاتي اذعان خواهيم كرد؛ چرا كه نمي توان مرزهاي اين حوزه ها را دقيقا از يكديگر منفك كرد. مترجم به درستي اشاره مي كند كه "همانند ساير گرايش‏هاي مديريت، مديريت رسانه نيز از ويژگي ميان‏رشته‏اي بودن برخوردار است. ارتباطات، علوم سياسي، اقتصاد، روان‏شناسي اجتماعي، جامعه‏شناسي، مطالعات فرهنگي، تكنولوژي اطلاعات و چندين رشته علمي و مطالعاتي ديگر در زمره رشته‏هايي‏اند كه در شكل‏گيري مديريت رسانه نقش داشته‏اند". بنابراين در بررسي مسايل موجود در اين حوزه لازم است ديدگاهي چندجانبه اتخاذ شود و تاثير مولفه هاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد.
اما ذكر اين نكته هم لازم است كه براي بنانهادن حوزه مطالعاتي مديريت رسانه گرچه نمي توان مرزهاي دقيق براي آن مشخص كرد (و چه بسا تعيين مرزها و حدود آن مانند يك ديوار بتوني مانع رشد و پويايي اين حوزه مطالعاتي شود) اما لازم است تعاريف اوليه اي ارائه شود تا بتوان مسئله هاي مرتبط با اين حوزه مطالعاتي را مشخص كرد. دكتر روشندل معتقد است: "مديريت رسانه به‏عنوان يك رشته علمي و دانشگاهي به مطالعه سازمان‏هاي رسانه‏اي و مديريت و راهبري اين تشكيلات بزرگ و پيچيده مي‏پردازد. به‏مانند ديگر گرايش‏هاي مديريت در اينجا نيز بسياري از اصول و مفاهيم مديريت عمومي كاربرد دارند لكن مديريت سازمان‏هاي رسانه‏اي از برخي جهات تفاوت‏ها و پيچيدگي‏هاي خاصي به خود مي‏گيرد كه طبيعتاً از ماهيت اين سازمان‏ها ناشي مي‏شود. برخورداري از محيط فعاليتي پيچيده، متغير و نامطمئن در كنار برخي ويژگي‏هاي ديگر نظير دشواري در سنجش اثربخشي، كار مديريت را در اين سازمان‏ها دشوار مي‏سازد".
كتاب حاضر در 10 فصل تنظيم شده است. در هر فصل ابتدا مفاهيم بنيادين مرتبط با هر فصل به شكل نظري مطرح مي شود و سپس مهمترين مزيت كتاب در قالب ارائه مطالعات موردي از سازمانهاي رسانه اي به عنوان تكمله اي بر مباحث نظري ارائه مي شود. اصل كتاب بر چارچوبي بنياد نهاده شده است كه بيشترين وزن و اهميت را به مباحث مديريتي مي دهد و سعي دارد اين مفاهيم را در سازمان هاي رسانه اي عملي كند كه در اين راستا به خوبي از پس خواسته خود بر مي آيد.
در ادامه به معرفي اجمالي عناوين و فصول اين كتاب مي پردازيم:
فصل 1. تصميم گيري مديريتي
فصل اول به موضوع تصميم‏گيري مديريتي مي پردازد كه در آن انواع تصميمات و سبك‏هاي تصميم‏گيري، فرايند تصميم‏گيري و موضوعات مرتبط با اين مفهوم مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. اين فصل با ارائه ي تعريف تصميم گيري شروع مي شود كه در ادامه مفاهيم پايه اي تشكيل دهنده اين تعريف از نقطه نظر نويسندگان مختلف (مانند تخصيص، كميابي، افراد و گروهها و هدف) مورد مداقه بيشتر قرار مي گيرد تا ابعاد نظري و عملي اين تعريف مشخص شود. در اين فصل مراحل تصميم گيري در قالب شش گزينه اساسي برشمرده مي شود. اين شش مرحله عبارتند از:
تعريف مسئله، تعيين اهداف، توسعه راه حل ها، انتخاب راه حل، اجراي راه حل و نهايتا ارزيابي راه حل انتخاب شده.
به شكل خلاصه مولفان، تصميم گيري را قلب مديريت مي دانند كه به دو شكل برنامه ريزي شده و يا برنامه ريزي نشده ارائه مي شوند و در يك دسته بندي ديگر به شكل گروهي يا فردي محقق مي شوند. بر اين اساس، فصل با بررسي هاي موردي در حوزه رسانه ها (مانند وب سايت ها و تبليغات) به پايان مي رسد.
فصل 2. رهبري و نيروي كار
فصل دوم به موضوع رهبري و نيروي كار اختصاص دارد كه در آن به موضوعات مختلفي در خصوص راهبري كاركنان و به‏ويژه چالش‏هاي مديران در رابطه با نيروهاي انساني توجه شده است. در اين فصل به مسائلي مانند ويژگي هاي جمعيت شناختي در حال تغيير، تحول تكنولوژيك و آموزش به عنوان مفاهيم بنيادين مرتبط با نيروي انساني و نوع مديريت اشاره شده است. بر اين اساس لزوم اتخاذ استراتژي هاي منعطف در سبك هاي مديريتي و رهبري سازمان هاي رسانه اي به امري ضروري بدل شده است. رهبران لازم است كه از استراتژي هاي تيمي و مشاركتي در پيشبرد امور استفاده كنند. در انتها اين مباحث مولفان نشان مي دهند كه براي اجراي يك رهبري اثربخش، توجه به زمينه هاي فرهنگي (مانند زبان و سبك هاي ارتباطي) به اندازه مقوله هايي مانند طراحي اهداف سازمان و ميزان رضايت شغلي كاركنان اهميت دارد.
فصل 3. انگيزش
در فصل سوم مباحث مربوط به انگيزش كاركنان مطرح است كه در اين رابطه تئوري‏هاي مختلف انگيزش در بافت سازمان‏هاي رسانه‏اي طرح شده است. مولفان در اين فصل به رابطه ميان اقتصاد جهاني و نيروي كار اشاره مي كنند و از خلال اين بحث مفهوم انگيزش به مثابه يكي از مهمترين مفاهيم در مديريت سازمانها (و بالتبع آن سازمان هاي رسانه اي) را مطرح مي كنند. براي مديريت اين مسئله بنيادين سازمان هاي رسانه اي لازم است مديران در وهله اول اطلاعات اساسي درباره زمينه كاري را بدست آورند تا رابطه ميان مديريت و اين مولفه مشخص شود و همچنين اينكه بررسي شود كه نگرش كاركنان بر چه اساسي بايد استوار شود تا بالاترين كارايي براي كل مجموعه و بيشترين رضايت براي كاركنان تامين شود.
براي نيل به اين هدف لازم است كه اصل پذيرش "تنوع" به عنوان اصلي اساسي از سوي مديران مورد قبول واقع شود و آنها اين اصل را نه به شكل تصنعي، بلكه به شكل جدي دروني كنند. پذيرش چنين نگاهي در دو سطح كلي و فردي سبب مي شود تا سازمان به راحتي به اهداف خود دست پيدا كند. از سوي ديگر، محيط سازمان هاي رسانه اي، محيطي به غايت پيچيده و متغير است و افرادي كه در اين سازمان ها فعاليت مي كنند بيشتر از آن كه توسط عوامل بيروني ارضا شوند بر اساس مولفه هاي شخصي و دروني انگيخته مي شوند. بر اين اساس لازم است مديران رسانه هاي ابزارهاي لازم براي شناخت و ارضاي خواسته ها و اهداف دروني افراد را تامين كنند تا آنها با بالاترين حد انگيزش به فعاليت خود بپردازند.
فصل4. ساختار جهاني سازمان هاي رسانه اي
فصل چهارم به ساختار جهاني سازمان‏هاي رسانه‏اي مربوط مي‏شود. انواع بخش‏بندي‏هاي متداول در سازمان‏هاي مختلف رسانه‏اي اعم از رسانه‏هاي پخشي يا چاپي از اهم موضوعات مطرح شده در اين فصل است. مولف اين فصل از كتاب مديريت رسانه، به درستي معتقد است كه سازمان هاي رسانه اي در آينده نزديك در يك محيط چندرسانه اي و چندمهارتي عمل خواهد كرد كه در آن، مديران سطوح پايين و زيردستان بخش اعظم وظايف (70 تا 80 درصد كل وظايف سازمان رسانه اي) را انجام خواهند داد. بر اين اساس، ساختارهاي رسمي و غيررسمي اين سازمان ها با تغييرات اساسي روبرو خواهد شد. زماني كه تقسيم كار بين مديريت سطوح بالا و سطوح پايين از چنين الگويي تبعيت كند لازم است رابطه ميان اين دو بخش مديريتي نيز به شكل جديدي صورتبندي شود. به اين معني كه در چنين وضعيتي، مديران سطح پاييني هستند كه راه حل هاي اساسي را به مديريت سطوح بالا پيشنهاد مي كند و ميزان آزادي عمل مديريت سطح پايين به ميزان قابل توجهي افزايش خواهد يافت.
بنابراين، توانايي در تلفيق نگرش ها به توانايي و اراده مديريت در ايجاد سازگاري با محيط متغير سازمان بستگي دارد. مديران اجرايي در شركت هاي مختلط رسانه اي، لازم است كه بينش و نگرش جديدي نسبت به محيط، كاركنان و اهداف خود داشته باشند.
در ساختار جهاني سازمان هاي رسانه اي مالكيت از الگوهاي سنتي مالكيت تبعيت نمي كند چرا كه مديران در اين فضا لازم است رويكردهايي اقتضايي به كار ببندند تا بتواند متغيرهاي بيشمار دخيل در كارايي و اثربخشي سازمان را تحليل كرده و بهترين ساختار عمل و تصميم گيري را انتخاب كنند.
فصل 5. تكنولوژي و آينده
در فصل پنجم به تكنولوژي و آينده سازمان‏هاي رسانه‏اي پرداخته مي‏شود. در اين فصل علاوه بر طرح رويكردهاي مختلف به مقوله فناوري به تأثيرات مديريتي تكنولوژي و خصوصاً تأثير آن بر بازار مخاطبان توجه شده است. اما به راستي تكنولوژي چيست؟ چه نگرش هايي را مي توان در يك سازمان رسانه اي نسبت به اين مفهوم اتخاذ كرد؟ مولفان اين فصل از كتاب معتقدند كه در يك نگاه كلي، تكنولوژي ها تاثيرات داخلي و خارجي با خود به همراه مي آورند و مديران لازم است كه اولاً تكنولوژي را به عنوان يك مقوله بسيار مهم در سازمان خود بشناسند و ثانياً تعديلات و تغييرات لازم براي سودمند شدن آن در سازمان خود را اعمال كنند. پس مدير يك سازمان رسانه اي با بررسي اين مقوله، ساير مولفه هاي كاري سازمان خود را مي چيند؛ او طبيعت كاري را بر اين اساس انتخاب مي كند و ساير مولفه هاي مديريت خود مانند برنامه ريزي، سازماندهي، تامين نيروي انساني، انگيزش و كنترل را با توجه به نوع و ميزان تاثيري كه از تكنولوژي مي گيرند تنظيم مي كند.
از سوي ديگر، تكنولوژي با ويژگي برجسته اي با عنوان تغيير مداوم همراه است. ذات تكنولوژي تغيير است و بر اين اساس لازم است مدير رسانه خود را براي فعاليت در يك محيط كاملا متغير آماده كند. حال با توجه به تغييرات روزافزون تكنولوژي هاي رسانه اي و ارتباطي اين وظيفه دوچندان مي شود. ميزان موفقيت يك سازمان رسانه اي ارتباط تنگاتنگي با نوع نگرش و عمل مديريت و كاركنان آن سازمان در ارتباط با مقوله تكنولوژي دارد.
فصل 6. مقررات و خودتنظيمي
فصل ششم به مسائل حقوقي و قانوني سازمان‏هاي رسانه‏اي پرداخته و در آن ضمن طرح موضوعاتي نظير حريم خصوصي، توهين و افترا، فريبكاري در تبليغات، رهنمودهايي در جهت انضباط و خودتنظيمي سازمان‏هاي رسانه‏اي ارائه مي‏شود. سوال محوري اين فصل از كتاب مديريت رسانه را مي توان اينگونه مطرح كرد: نسبت ميان رسانه ها و قوانين چيست؟ يك سازمان رسانه اي لازم است كه قوانين و نحوه مراوده با اين قوانين را بشناسد تا بتواند به حيات خود ادامه دهد به اهداف خود برسد. در اين فصل سعي شده است با ارائه مثال هايي، اصول و اقداماتي را كه لازم است تمام مديران رسانه براي اجتناب از مشكلات قانوني رعايت كنند مطرح كرده و به مديران رسانه نحوه تعامل با قوانين و فضاهاي قانوني را نشان دهد.
براي نيل به اين هدف لازم است اشاره مديران رسانه با هوشياري و احتياط، اطلاعات لازم را جمع آوري كرده و مطالعه كنند و از مشاوره هاي مفيد استفاده كنند. آنها بايد هر لحظه در جريان قوانين متغير حرفه اي و قانوني باشند كه سازمان هاي رسانه اي را تحت تاثير قرار مي دهند.
فصل 7. برنامه ريزي
فصل هفتم به مبحث مهم برنامه‏ريزي در سازمان‏هاي رسانه‏اي اختصاص دارد كه در آن به انواع برنامه‏هاي راهبردي، ميان‏مدت و كوتاه‏مدت در سازمان‏هاي مزبور پرداخته شده است. اغلب گفته مي شود كه فرايند برنامه ريزي براي شركت هاي رسانه اي به يكي از اشكال برنامه ريزي استراتژيك، بلندمدت و يا كوتاه مدت عملي مي شود. در اين فصل ابتدا به ويژگي هاي اساسي هر يك از اين سه نوع برنامه ريزي اشاره مي شود و تفاوت ها و مشابهت هاي آنها با يكديگر عنوان مي شود.
برنامه ريزي استراتژيك نوعي برنامه ريزي بلندمدت است كه معمولا سه تا پنج سال به طول مي انجامد. برنامه ريزي ميان مدت اغلب شش ماهه تا دو ساله است و برنامه ريزي كوتاه مدت از يك هفته تا يك سال طول مي كشد.
ذكر اين نكته لازم است كه مشابهت هاي فراواني ميان برنامه ريزي و تصميم گيري وجود دارد. به عنوان مثال در تصميم گيري نگاه دقيق به تحولات جهاني و بيروني سازمان رسانه اي امري حياتي است. بر اين اساس، در شتاب جهاني شدن سريع و به طور فزاينده رسانه ها، مديران رسانه ها بايد از مهارت هاي زباني، دانش چندفرهنگي و چشم اندازي جهاني برخوردار باشند و بتوانند مسايل پيچيده مرتبط با مديريت سرمايه گذاري رسانه اي را تجزيه و تحليل كرده و بهترين برنامه ريزي را انجام دهند.
فصل 8 و 9. تحليل بازار و تحقيقات بازاريابي
فصل هشتم به تحليل بازار و فصل نهم به تحقيقات بازاريابي اختصاص دارند كه بر پيش‏بيني، تحليل روند و همچنين مخاطب‏پژوهي تأكيد ويژه‏اي دارند، منابع تحقيقاتي خوبي را نيز بدين منظور معرفي كرده اند. در فصل هشتم تحليل بازار مطرح شده است. تحليل بازار عبارتست از بررسي دقيق و نقادانه عوامل و مولفه هايي كه بر موفقيت يا عدم موفقيت در يك محيط رقابتي موثر اند. اما چه مواقعي يك سازمان به تحليل بازار نياز دارد؟ تحليل بازار براي بررسي پتانسيل هاي يك سرمايه گذاري يا يك محصول جديد بكار مي رود. اينكه چه تهديدها و فرصت هايي در محيط متغير رسانه ها وجود دارد و مديران چگونه بايد آنها را در نيل به اهداف خود مديريت كنند اينها سوالاتي هستند كه در تحليل بازار مورد بررسي قرار مي گيرند. مولفان اين بخش از كتاب معتقدند كه مسائل و مباحث خاصي در هر تحليل بازار وجود دارد كه از پروژه اي به پروژه ديگر متفاوت است. اما يك تحليل بازار در نگاهي كلي، شامل بررسي شرايط خارجي، شرايط داخلي و وضعيت مالي سازمان است. نتايج بدست آمده از يك تحليل بازار به مديران كمك مي كند تا به نحو اثربخشي، محيط رقابتي فعاليت خود را زير نظر بگيرند، از مزاياي فرصت هاي جديد بهره مند شوند و با تهديدات نوظهور بهتر مواجه شوند.
نسبت مستقيمي ميان تحليل بازار و تحقيقات بازاريابي وجود دارد. فصل نهم كتاب مديريت رسانه سعي دارد ابعاد مختلف تحقيقات بازاريابي در سازمان هاي رسانه اي را مورد بررسي قرار دهد. مولفان معتقدند كه تمام مديران رسانه ها لازم است با ديدي وسيع به مقوله تحقيق نگاه كنند تا از آن به صورت ابزاري موثر و مفيد در پيشبرد امور سازمان رسانه اي استفاده كنند.
برخي مقوله هاي تحقيق مانند تحقيقات اوليه، ثانويه، صنفي، اكتشافي، توصيفي و علي براي مديريت اثربخش رسانه حائز اهميت اند. برخي روش هاي تحقيق كاربردي شامل مخاطب پژوهي، موقعيت يابي، تحقيق تكويني و تلخيصي هستند.
طرح هاي گردآوري داده ها نيز عباتند از: گروههاي كانوني، مصاحبه هاي عميق، پيمايش و آزمايش ها.
مديران رسانه ها با جمع آوري اطلاعات مصرف كننده، تصميمات راهبردي آگاهانه تري اتخاذ كرده و ابزارهاي تبليغاتي را به نحو اثربخش تري براي تبليغات كنندگان بكار مي بندند.
فصل 10. بودجه بندي و تصميم گيري
فصل دهم به موضوع بودجه‏بندي در رسانه‏ها اختصاص پيدا كرده كه در آن تلاش شده تا پيوند بين بودجه به‏عنوان يك برنامه و تصميم‏گيري‏هاي مديريتي روشن شود. اين فصل نيز ‏مانند همه فصل‏هاي ديگر با طرح موردكاوي‏هايي در پايان فصل خاتمه مي‏يابد.
مديران براي تصميم گيري از چندين نوع اطلاعات استفاده مي كنند. در اين فصل از كتاب سعي شده است نشان داده شود كه مديران رسانه ها چگونه از اطلاعات حسابداري براي برنامه ريزي و كنترل رفتار سازماني بهره مي گيرند. بدون اطلاعات حسابداري، مديران دچار فقدان اطلاعات ضروري براي برنامه ريزي و ارزيابي عملكرد مي شوند و سازمان (حتي اگر هدفي را سرلوحه فعاليت هاي خود قرار داده باشد) تعريفي ضعيف از اين اهداف خواهد داشت و در نهايت رشد سازماني براي چنين سازماني امري دور از دسترس خواهد بود.
در يك نگاه كلي، فعاليت هاي حسابداري به دو دسته تقسيم مي شود: مالي و مديريتي. حسابداري مالي اساساً مورد استفاده افرادي قرار مي گيرد كه خارج از سازمان قرار دارند و ترازنامه معرف اين نوع از حسابداري است. حسابداري مديريتي، با هدف تهيه اطلاعات مورد نياز براي تصميم گيري در اشكالي مانند بودجه ها و صورت هاي درآمدي تنظيم مي شوند. سازمان هاي رسانه اي لازم است از اين ابزارها به شكل موثري در برنامه ريزي ها و
***
مترجم در نوشته خود در باره امكاناتي كه اين كتاب براي مطالعات رسانه اي در كشورمان فراهم كرده است مي نويسد: "كتاب حاضر با محتواي يادشده قابليت استفاده در دروس مختلف رشته مديريت رسانه خصوصاً دروس مديريت رسانه (1) و مديريت رسانه (2) مقطع كارشناسي ارشد اين رشته را داراست. همچنين در ديگر درس‏هاي دوره نظير مديريت عمومي، مديريت ارتباطات و رفتار سازماني و مديريت استراتژيك نيز مي‏توان از مطالب آن بهره جست. استفاده از اين كتاب همچنين به تمامي مديران رسانه‏هاي كشور توصيه مي‏شود. بي‏ترديد مطالب اين كتاب افق‏هاي جديدي پيش‏روي آنها قرار خواهد داد و درك عميق‏تري از مديريت در سازمان‏هاي رسانه‏اي به آنها مي‏دهد".
اميد است اين كتاب فتح بابي باشد در شكوفايي رشته نوپاي مديريت رسانه در ايران.
منبع:
لوبلان ويكس، ژان و سيلوي، جورج و هاليفيلد، سي. آن و ليسي، استفن و برودريك سان، آدريس (1387). مديريت رسانه، ترجمه طاهر روشندل اربطاني، تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي.


راهنمای درخواست کتاب



توجه داشته باشید بعد از تکمیل نمودن فرم درخواست کتاب, درخواست شما برای ما ارسال می شود و کمتر سه ساعت کاری با شما تماس گرفته خواهد شد.
سفارشات پستی فقط از طریق پیامک اعلام موجودی می شود. در صورتی که نیاز باشد از طریق تماس تلفنی اعلام خواهد شد.
برای اطلاع از وضعیت درخواست خود می توانید از پنل مشتری در منوی اصلی سایت اقدام کنید.
انواع موجودی:
1 - موجود در انبار فروشگاه : بدین معنا که این کتاب در انبار فروشگاه موجود است و در صورت درخواست و پرداخت هزینه آن حتما ارسال خواهد شد.
2 - قابل تهیه از بازار کتاب : بدین معنا که امکان تهیه کتاب از بازار وجود دارد.
3-موجود در مراکز پخش کتاب : بدین معنی که این کتاب در انبار مراکز پخش کتاب موجود می باشد
4- اعلام موجودی قبل از پرداخت : بدین معنی که این کتاب نیازمند پیگیری توسط کارشناسان کتاب سیتی جهت تهیه آن می باشد.

معرفی کتاب به دوستان


لطفا جهت ارسال ، فرم زیر را پر کرده و روی کلید ارسال کلیک کنید.